شناسه خبر :
۴۰۱۷۰
تاریخ انتشار :
۱۳۹۹/۱۰/۱۰ ۰۸:۴۸
روزنامه آرمان ملی در یادداشتی به قلم محمد فاضلی، استاد دانشگاه آورده است: آقای رئیسجمهور بعدی 16 نکته برای شما نوشتهام و این نکته هفدهم است: شفافیت اطلاعات کالای عمومی است. ببخشید که مجبورم مفهوم «کالای عمومی» را توضیح بدهم. کالای عمومی که ادبیات گستردهای در علم اقتصاد دارد، عمدتاً به معنای کالاهایی است که اگر فراهم شوند، نمیشود گروهی از مردم را از آنها محروم کرد، حتی اگر در هزینه تأمین این کالا سهم نداشته باشند. صلح یا امنیت کالای عمومی است، یعنی وقتی صلح یا امنیت برقرار باشد، همه از آن برخوردارند؛ حتی اگر مالیات برای تأمین مالی ارتش یا نیروی پلیس نداده باشند. نمیتوانید در یک کشور امن یا در حال صلح، برخی مردم را از این دو کالا محروم کنید. ماست اما کالای خصوصی است، هر کسی که پول ندهد میشود او را از ماست محروم کرد. میخواهم به شما بگویم که شفافیت هم کالای عمومی است. درکش کمی سخت است، اما شما حتماً میتوانی درک کنی که «شفافیت یا برای همه است یا برای هیچ کس نیست.» فکر نکن میشود اطلاعات را از مردم پنهان کرد؛ اما برای صاحبان قدرت شفاف بود. شفافیت عین امنیت، صلح و هوای پاک است. اگر هوا پاک، امنیت و صلح برقرار باشد، شما هم از این سه به اندازه مردم برخوردار میشوی. اگر هوا ناسالم باشد، شما هم هوای ناسالم تنفس خواهی کرد. شفافیت اطلاعات عین هوا، امنیت و صلح است؛ یا برای همه یا برای هیچکس. اطلاعات اقتصادی یا شفاف روی پایگاههای اینترنتی و گزارشهای معتبر به صورت دورهای در اختیار همه قرار میگیرد، یا منع، انحصار و سانسورهایی ایجاد میشود که این اطلاعات در اختیار مردم قرار نگیرد. اطلاعات وقتی در اختیار مردم قرار نمیگیرد، یعنی در اختیار آدمها و گروههای خاصی است، حالا شما فرض کن همان بوروکراتهایی که این اطلاعات را کنترل میکنند. اطلاعاتی که در اختیار این بوروکراتهاست، اولاً راستیآزمایی نمیشود. کسی نمیتواند آزمون کند که داده و اطلاعات اینها درست هست یا نیست. انتشار و اطلاع عمومی است که محک جدی آزمون اطلاعات است. ثانیاً، این صاحبان اطلاعات قادرند بنا به منافع خودشان، اطلاعات را دستکاری کنند و حتی به شما، شخص شخیص شما، اطلاعات دستکاری و شکنجهشده بدهند. ضمن اینکه شما هیچ مرجعی ندارید تا داده و اطلاعاتی را که آنها میدهند بررسی و صحتسنجی کنید. یادتان باشد که بوروکراتهای صاحب اطلاعات جنس همان نهنگهایی هستند که در مثال اقیانوس به شما یادآوری کردم. آنها ده بیست سال است در نظام اداری هستند، قبل از شما بودهاند و بعد از شما هم خواهند بود. آنها شبکه هستند و چون قرار است در نظام اداری زندگی کنند، برّه یکدیگر را به گرگ نمیسپارند، یعنی همدیگر را لو نمیدهند. شما نمیتوانید حرفهای بوروکراتها را با بقیه بوروکراتها راستیآزمایی کنید، بالاخص اینکه اغلبشان «جلاسان گردگویی» هستند که در یکی از یادداشتها برایتان توضیح میدهم. شجاعت در میان آنها اغلب عنصر کمیابی است، به اندازه کمیابی تربیوم، هولمیوم، دیسپرزیوم یا اربیوم در جدول تناوبی شیمی. آقای رئیسجمهور بعدی خلاصه حرفم این است، شما باید نظام داده و آمار این کشور را جوری متحول کنید که غیر از اطلاعات سری نظامی و امنیتی، بقیه داده و اطلاعات مرتبط با حکمرانی در اختیار همه جامعه باشد و جامعه به نیابت از شما آنها را راستیآزمایی کند و به تدریج شفافیت برای جامعه و شما توأمان شکل بگیرد؛ یا در این توهم سیر میکنید که لازم نیست جامعه شفاف به همه داده و آمار دسترسی داشته باشد؛ خودمان بدانیم کافیست. این دومی یعنی دیگر قادر نخواهی بود به هیچ داده شفاف و درستی دست پیدا کنی و همواره در خوف و رجا باقی میمانی که به این داده اعتماد کنم یا نکنم؛ و جلاسان گردگو به احتمال زیاد کلاههای گشادی بر سرت خواهند گذاشت. این جمله را به عنوان یادگار با خود داشته باش:«یکی از بنیانهای حکمرانی این است که حکمران بتواند به صحت و اعتبار دادههایی که مبنای تصمیمگیری است، اعتماد کند.» بدون شفافیت برای همه، شما هم شفافیت و اعتماد نخواهی داشت.