وقتی تیم ملی کشتی فرنگی برای حضور در بازیهای المپیک انتخاب شد، دو برادر در ترکیب تیم ملی حضور داشتند که یکی بیشترین شانس را داشت و دیگری کمترین شانس را اما وقتی بازیها شروع شد، ورق برگشت.
شاید همه توقع داشتند که محمدعلی گرایی به عنوان کاپیتان تیم ملی به مدال طلا برسد. او دو برنز جهان را دارد و به همین دلیل بیشتر از بقیه در چشم بود. علاوه بر اینکه وزن 77 کیلوگرم هم نسبت به سایر اوزان با توجه به غیبت کیم هیون وو کرهای و همچنین رومن ولاسوف روس سبکتر بود. به همین دلیل محمدعلی شد شانس اول مدال طلا در ترکیب تیم ملی کشتی فرنگی اما وقتی مسابقات تمام شد او نه تنها طلا نگرفت، بلکه اصلاً به مدال هم نرسید.
محمدرضا گرایی هم که در وزن 67 کیلوگرم انتخاب شده بود، برادر کوچکتر محمدعلی بود که از کمترین شانس در ترکیب تیم ملی برخوردار بود. او با توجه به حضور چهرههای شاخص دنیا در این وزن از کمترین شانس برای رسیدن به مدال برخوردار شده بود. در وزن 67 کیلوگرم، 6 قهرمان جهان و المپیک حضور داشتند و به همین دلیل این وضعیت باعث شده بود تا کسی روی محمدرضا به عنوان قهرمان احتمالی این وزن حساب نکند اما وقتی کار تیم ملی کشتی فرنگی در توکیو شروع شد، ورق برگشت.
رسول خادم در توصیف قهرمانان المپیک جمله ماندگاری دارد و معتقد است که کسی میتواند قهرمان المپیک شود که در لحظه مرگ، در لحظهای که به دلیل فشار مسابقه و خستگی جان و لحظاتی که ضربان قلب از 200 عبور میکند، کشتیگیر بتواند بهترین تصمیم را بگیرد. محمدرضا گرایی دقیقاً همین بود. کسی که وقتی ضربان قلبش به دلیل فشار مسابقه بالا رفته بود و فرانک استابلر ستاره نامدار کشتی دنیا از آلمان از او جلو افتاده بود و فشار و هیجان مسابقه به اوج خود رسیده بود توانست بهترین تصمیم را بگیرد و با یک سوبلس زیبا به کشتی برگردد.
این بزرگترین کامبک برای کشتی فرنگی است؛ تیمی که در عین شایستگی شانسهای فینالیست داشتن را از دست داد، تا زیر فشار برود. خانوادهای شیرازی که با دسترنجهای یک پدر زحمتکش روی دو قهرمان سرمایهگذاری کرده بود و چشم انتظار درخشش آنها نشسته بود، مردمی که مدت زیادی چشم انتظار یک مدال بودند تا تمامی غم و غصههای خود را برای مدتی به فراموشی بسپارند، حالا اندک امید خود را هم از دست داده بودند و برای رسیدن به مدال احساس میکردند دیگر هیچ شانسی ندارند اما محمدرضا گرایی با کامبک خود، امید همه را برگرداند. او مقابل استابلر کار بزرگی کرد و با عبور از کشتیگیر گرجستانی و در نهایت هم با غلبه بر پرویز نسیبوف از اوکراین یکی از بهترین مدالهای کشتی در المپیک را رقم زد و نامش را به عنوان یکی از تاریخسازان کشتی فرنگی ثبت کرد. حالا تصویر گرایی کوچک در کنار بزرگانی چون تختی، حبیبی، موحد، خادم، دبیر، یزدانی، سوریان، نوروزی و رضایی به عنوان طلاییهای کشتی قرار میگیرد.
ارزش این مدال را شاید خیلیها به طور دقیق درک نکنند اما حتماً فرانک استابلری که کفشهای خود را بعد از کسب مدال برنز المپیک به بهانه خداحافظی از کشتی از پا درآورد، خوب درک میکند. اسماعیل بوررو کوبایی که در ریو 2016 قهرمان شد و با قهرمانی در جهانی 2019 دوباره برای این مدال طلا استارت زده بود اما اینجا از دور مسابقات حذف شد، میفهمد. هیچکس به اندازه آرتم سورخوف روس که حتی برنز را هم از دست داد، ارزش این مدال را درک نمیکند. وقتی نام این بزرگان میآید مشخص میشود که کسب این مدال چه کار بزرگی بود.
منبع خبر : ایران ورزشی