بودجه سال 1400 با فروش روزانه 2.3 میلیون بشکه نفت 40 دلاری بسته شده بود. دولت روحانی آخرین بودجه خود را خوشبینانه بسته بود؛ چون امید به گشایش در برجام و رفع تحریمها داشت. اما حتی در صورت رفع تحریم هم، آن بودجه خوشبینانه بود، چراکه حتی به فرض رفع تحریم – که همان هم خوشبینانه بود – بازگشت ایران به بازارها با آن میزان صادرات، حداقل سه، چهار ماه زمان میبرد. البته میدانیم که تحریمها لغو نشد، اما در ماههای پایانی دولت روحانی هم همگان میدانستند فرض لغو مجدد تحریم توسط دولت روحانی، در حالی که دولتی قرار بود جایگزینش شود که رویکردی متفاوت نسبت به برجام داشت، بسیار خوشبینانه است. آذرماه سال گذشته در یادداشتی که در همین روزنامه اعتماد منتشر شد، نوشتم که عدد قیمت و صادرات نفت در بودجه 1400 بسیار خوشبینانه است و حالا یکسال بعد، درباره دولتی با رویکرد کاملا متفاوت نسبت به دولت قبل هم باید همین را بنویسم، چراکه گویا نقطه مشترک دولتها در ایران، خوش خیالی مفرط و رویابافی است. دولت رییسی بودجه را با فروش روزانه 1.2 میلیون بشکه نفت 60 دلاری بسته است که تفاوت چندانی با دولت روحانی ندارد. درآمد روزانه دولت روحانی از نفت باید 92 میلیون دلار در روز میشد و درآمد دولت رییسی از نفت باید 72 میلیون دلار شود؛ با این تفاوت رویکرد که به هر حال در زمان تدوین بودجه 1400 در دولت روحانی، احتمال لغو تحریمها بیش از الان بود. اما چرا پیشبینی نفتی بودجه سال آینده خوشبینانه است؟ مهمترین نکته، تداوم تحریم است. تا زمانی که تحریم پابرجا باشد، نه تنها این میزان صادرات غیرممکن است، بلکه حتی اگر امکانپذیر هم باشد با رقمی به مراتب کمتر از قیمت روز نفت در جهان تحقق خواهد یافت. ایران در زمان تحریم مجبور است نفت را با واسطه و با تخفیفهایی که قیمت نفت را به دوسوم تا نصف قیمت روز کاهش میدهد بفروشد، چراکه در شرایط تحریم، چارهای جز ایجاد مشوقهای قیمتی برای خریداران وجود نخواهد داشت. از سوی دیگر خریداران مهم نفت ایران همچون چین، قصد تهاتر کالا با نفت ایران را دارند و کاملا واضح است که در صورت تهاتر، نه تنها درآمدی عاید ایران نمیشود، بلکه کالاهایی که ایران دریافت خواهد کرد عموما ارزشی کمتر از قیمت تعیین شده دارند.
بنابراین در صورت عدم لغو تحریم، چنین اعدادی برای نفت در بودجه، شبیه شوخی است.
اما فرض دوم، رفع تحریم است. شواهدی که از مذاکرات وین داریم، چندان امیدبخش نیست. در دولت اول حسن روحانی که ایران برای رفع تحریم، عزم جدی داشت و حاضر به توقف فعالیتهای هستهای خود برای اعتمادزایی بود و امریکا هم به عنوان طرف اصلی ایران در محور مذاکرات قرار داشت و وزرای امور خارجه ایران و امریکا رودررو مذاکره میکردند، بیست و دو ماه طول کشید تا مذاکرات به لغو تحریم منجر شود. اکنون که فعالیتهای هستهای ایران شدت گرفته، بازگشت امریکا به برجام، خود به یک معضل تبدیل شده، بدبینی طرفین افزایش یافته و بر خلاف گذشته، نه وزیر امور خارجه در مذاکرات حضور دارد و نه ایران و امریکا رودررو مذاکره میکنند، احتمال لغو تحریمها در کوتاهمدت بسیار اندک است. حتی اگر خوشبینانه بنگریم و تحریم رفع شود، ماهها طول میکشد ایران جایگاه قبلی خود را احیا کند و صادرات نفت خود را افزایش دهد. البته فرض خوشبینانه این است که تا اوایل سال آینده تحریمها لغو شود و قیمت نفت بیش از شصت دلار باشد تا کاهش فروش نفت در زمان تحریم جبران شود. خلاصه اینکه فرض فروش نفت به میزانی که در بودجه 1401 آمده، هرچند کمی نسبت به پیشبینی بودجه قبلی کمتر است، اما باز هم آنقدر خوشبینانه است که نمیتوان بر مبنای آن، برنامهریزی مالی دقیقی انجام داد. مگر آنکه آرزوی همه ما - منهای کاسبان تحریم - که لغو تحریم است در کوتاهترین زمان ممکن تحقق یابد!
منبع خبر : اعتماد