مونا افخمی، کارشناس ارشد سینما در یادداشتی انتقادی نوشت: اولین بار که شنیدم فیلمی محصول مشترک با فنلاند به جشنواره فجر چهلم راه یافته، نام "آکی کوریسماکی" در سرم می چرخید، همان طور که نام سینمای ایران "کیا رستمی" و "فرهادی" را بخاطر می آورد. با خود گفتم شاهد "زندگی کولی وار" هستم یا "دختر کارخانه ی کبریت سازی" صحنه را به آتش می کشد؟ لایه های دروغ را در گوشه ی ذهنم نشاندم تا روز موعود فرا رسید.
اوایل فیلم در صندلی فرو رفته بودم، چشمانم می دید اما مغزم درک نمی کرد! خیره به پرده محکم دسته های صندلی را گرفته بودم، کم کم به خودم مسلط شدم. عضلات را رها کردم، سرم را ۳۶۰ درجه که نه، اما ۲۷۰ درجه در جهت عقربه های ساعت چرخاندم و سالن را رصد کردم، اول فکر کردم الان این این تیزر تمام می شود و فیلم اصلی شروع می شود!
بعد فکر کردم این شوخی بامزه و خلاقانه ی برگزارکنندگان جشنواره است. نشسته اند و به واکنشمان نگاه می کنند و فیلم می گیرند. دوباره سرم را ۲۷۰ درجه چرخاندم این بار برخلاف عقربه های ساعت، دنبال دوربین های مخفی سالن می گشتم، دیدم این خبرها هم نیست، بقیه ی دقایق با یک چرای بزرگ در سرم کلنجار می رفتم. همانجا تصمیم گرفتم که چیزی در مورد این فیلم نمی نویسم. آن هم با آن زیرکی که در سالن نمایش به راه افتاده بود، دست زدن ها و سوت کشیدن ها، قهقهه ها و همهمه ها، گویی که خلیل عقاب فیل را با دندان هایش بلند کرده، جلسه ی نشست رسانه هم پر بود از حمله و هجمه و تمسخر و استهزا، بنده ی خدا فارسی حرف می زد اما شناختی از ادبیات کنایی ایران نداشت، صادقانه به سوال ها پاسخ می داد و یک تنه بار سینمای اکشن را به دوش می کشید.
از سالن که بیرون آمدم، پیام دادم که نقدی بر لایه های دروغ نمی نویسم. واقعیت این بود که چیزی هم برای نوشتن نداشتم. انقدر این فیلم خوراک برای بسترسازی داده بود که با خود گفتم: "هیچ مگوی و کف مکن سرمگشای دیگ را/ نیک بجوش و صبر کن زانک همی برانمت".
خلاصه اینکه روز سوم را گذراندن و آن فیلم را زنگ تفریح جشنواره دانستم. اما جشنواره ی فجر در روز چهارم هم به شگفتی سازی خود ادامه داد، فیلم "ماهان" علامت سوال ها را بیشتر کرد، عده ای با ترک سالن اعتراضشان را نشان را نشان دادند و عده ای هم با خنده و شوخی. نمی خواهم در مورد فیلم حرفی بزنم، آنقدر در جلسهی نشست رسانه سازندگان فیلم را زخمی کردهاند که نمک پاشیدن بر سخنشان خلاف جوانمردیست.
این سوال بی پایه از فیلمساز که چرا فیلم شما را انتخاب کردهاند هم مایهی تعجب است. اصلا چرا از او می پرسید؟ حتما فیلمش را در خور میداند که به جشنواره میفرستد، کدام فیلمساز است که نخواهد ویترینی برای فیلمش داشته باشد؟ آنهایی که نمی خواهند حتما ویترین بزرگتری دارند. این سوال را از هیئت محترم انتخاب بپرسید، به اسامی که نگاه میکنی نامشان با تریلی هم کشیده نمی شود. مگر می شود آن ها با دیدن حتی ۳۰ ثانیه از این کارها تشخیص ندهند مناسب حضور در جشنواره هستند یا نه؟
از شما که این یادداشت را می خوانید خواهش می کنم دست به دست کنید شاید برسد به دست هیئت انتخاب.
هیئت محترم انتخاب جشنواره چهلم فیلم فجر
با سلام و تحیات
نظر به اینکه اینجنابان )اسامی در این جا نمیگنجد) در درک و فهم علت انتخاب برخی از فیلم های جشنواره عاجز گشته ایم. از شما، جنابان عالی خواهشمندیم جهت روشن شدن این موضوع مساعدت بفرمائید.
با تشکر
به امید اینکه در روزهای آتی تن و بدنمان از دیگر انتخاب ها نلرزد. الهی آمین.
منبع خبر : اصلاحات پرس